کجایی فاتح خیبر
مناسبت : سالروز فتح خیبر توسط امیرالمومنین علیه السلام
در ابتدای این قطعه به اضطرار سپاه اسلام در جنگ خیبر و درماندگی بعضی از صحابه ی رسول خدا صلی الله علیه و آله در پیشبرد نبرد به سود اسلام ، اشاره میکند و در ادامه فراخواندن امیرالمومنین علی علیه السلام توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جهت فتح خیبر را بیان می کند و در مقایسه ای بی بدیل با نقل غربت فاتح خیبر به لحظات دردآور به ریسمان کشیده شدن فاتح خیبر و صبر و سکوت آن بزرگوار ، اوج مظلومیت مولای عالمیان را فریاد می زند
بسم الله الرحمن الرحیم
( بازهم حرف پیمبر صلی الله علیه و آله و سلم به زمین می ماند ) 2
کار این لات و هُبَل نیست خدا می داند
گرد ماتم به رخ چهره ی اسلام نشسته
همه از معرکه خسته
قلب پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم از این حال شکسته
که در این جنگ نفس گیر که هرگز نبود لحظه ی تاخیر
ببینید شده قوم یهودی چو سرازیر
تو گویی همه دارند سر جنگ ، هم آواز و هماهنگ
شده دشمن دادار ، پر از کینه ی پیغمبرِ صلی الله علیه و آله و سلم مختار
( کسی نیست شود فاتح پیکار؟ )2
کسی نیست شود فاتح خیبر !
ناگهان بانگ برآورد پیمبر صلی الله علیه و آله و سلم :
حضرت حیدر ، شیر دلاور ، جان پیمبر صلی الله علیه و آله و سلم ، فاتح خیبر
حییییدر ….
یک شیر تو میدونه و … شمشیر میگردونه و دنیا داره میبینه و …
“لاحول ولا قوه الا بالله” میخونه …
لشگر بی سامونه و دشمن سرگردونه و … خیبرو میلرزونه و ….
“لاحول ولا قوه الا بالله” میخونه …
علی علیه السلام بود همان جان پیمبر صلی الله علیه و آله و سلم ، همان فاتح خیبر، ولی بعد پیمبر صلی الله علیه و آله و سلم علی علیه السلام بود و دلی تنگ و یک امت صد رنگ که دارند سر جنگ و مردی که دلش سنگ تر از سنگ ….
پس از سید لولاک پی غصب خلافت به در خانه اش افروخت زکین آتش و در گردون او بست طناب و اسدالله از این مرحله دلگیر ، و چو شیری که شود بسته به زنجیر کشیدند وصی نبی و جان گرامش
و بانو سلام الله علیها که بدان حال شده پشت و پناهش …
چه غوغایی ، عجب حالی … کنارت از پا افتادم …
پرم زخمی ، دلم زخمی … برا تو جونم و دادم …
کجایی فاتح خیبر؟
به دنبال تو میگردم …
میون خاک و خون و در … توی کوچه گمت کردم …
توی کوچه ….
التماس دعای فرج
دیدگاهتان را بنویسید