مستور
نام قطعه : « مــَـــســــتــــور »
مناسبت : غدیر
سال تولید : ۱۳۹۸
روایت زلزلهای مـهیب در مدینه پس از شهادت رسولاکرم صلیاللهعلیهوآله و اعــجــاز امـیـــرالـمـؤمـنین علیهالسلام
(عـلـل الـشـرایـع، باب ۳۴۳، روایت ۸)
جایی که زمین به دستور ابوتراب از لرزه باز می ایستد…
بخشی از این قطعه سروده بسیار زیبای استاد سازگار در بیان فضائل امیرالمومنین می باشد که بسیار دلنشین و شنیدنی است.
گواه من به خلافت همان وجود علی است
کـه آفـــتـاب بـه تــایـیـد آفـــتـاب گـواسـت
اذا زلزلت الارض/ زمین محشر عظماست / از این حال زمین لرزه به دلهاست / چه شوری است چه غوغاست
اذا زلزلت الارض ، زمین محشر عظماست و آشوب به جان و به لب لات و هبل هاست
مدینه شده صحرای قیامت
خلائق همه در حال فرارند و بی تاب و قرارند و آرام ندارند و تنها همگان را به یک خانه پناه است
و این خانه همان خانه ی سلطان جهان، نفس نبی ، دست خدا ، بدر تمام است
و مردم همگی مویه کنان ، داد زنان ؛ پیر و جوان، راه سوی خانه ی آن مرد زمان ، شاه جهان ، شیر یلان را بگرفتند و رسیدند و بدیدند، کسی گفت بدان نغمه ی چاوش، الا اهل مدینه ؛ همه خاموش و همه گوش !
چه حالیست ؟ خبر چیست ؟
***
آری خبر این است امید همه آمد، و مبهوت جلالش همه ی ناس ، امیر عرب و معدن احساس
قدم رنجه نمودست ؛ زمین شرم نموده ست ، زمین شرم نموده ست ، ز رخسار مَه همسر زهرا
مردم همه ساکت ، همه مبهوت و حیران دل ساکن و آرام امیرند؛
همان حال ببینند ، که ناگاه علی شیرخدا دست روی خاک کشیدند و همه از دو لب حیدر کرار شنیدند :
تو را چیست ؟ (2)
آرام بگیر از پس حرکت که منم صاحب پیدا و نهانت
آرام بگیر از پس حرکت که منم شاه و امامت
الله قسم میدهمت جان حبییت
که با جمله ی مولا ، زمین از نفس افتاد
علی گفت:
منم آن نباء ایزد منان
منم آن که کند رام زمین را
منم حضرت انسان ؛
وقال الانسان …
قسم به آیه آیه ی قرآن
توحیدم بی تو ناقص می مونه
قرآن مدح خدا در وصف توست
هر آیه از تو داره میخونه
زیبایی قرآنی / دریای خروشانی
میزان عمل هستی / چون محور ایمانی
سنگینی اعمالی / تو صاحبی و والی
ای حضرت عین الله / تو شاهد احوالی
راه قرآن … حیدر
شرط ایمان … حیدر
جانشین رسول
شیر یزدان … حیدر
ای قرار دل فاطمه ما همه با شما عهدی بستیم
غدیر صبح سپید همه سیاهی هاست
غدیر آیت سبحان ربی الاعلی است
غدیر هدیه نور خدا به پیغمبر
غدیر خاطره ای جاودانه و زیباست
غدیر آینه لااله الا هو
غدیر نقش ولای علی به سینه ماست
غدیر یک سند زنده یک حقیقت محض
غدیر بر همه گمگشتگان چراغ هداست
هنوز خواجه لولاک را نداست بلند
که هرکه را، پیمبر منم علی مولاست
چنان که من همگان را به نفس اولایم
علی وصی من از نفس او به او اولاست
علی علیم و علی عالم و علی اعلم
علی ولی و علی والی و علی والاست
علیست حج و علی کعبه و علی زمزم
علی صفا و علی مروه و علی مسعاست
علی اذان و اقامه، علی رکوع و سجود
علی قیام و قعود و علی سلام و دعاست
علی صراط و علی محشر و علی میزان
علی بهشت و علی کوثر و علی طوباست
علی به قول پیمبر در مدینه علم
زدر درآ که راه خطا همیشه خطاست
کننده ی در خیبر بود وصی رسول
نه آنکه کرد فرار از جهاد، عقل کجاست
کسی که گفت سلونی سزد امامت را
نه آن کسی که به لولا،به جهل خود گویاست
کسی که جای نبی خفت جانشین نبی است
نه آنکه راحتی جان خویشتن میخواست
کسی که بت شکند بر فراز دوش نبی
برای حفظ خلافت ز هر کسی اولاست
گواه من به خلافت همان وجود علی است
که آفتاب به تایید آفتاب گواست
علی است حق و حقیقت به دور او گردد
علی است عدل و عدالت به خط او پویاست
اگر تمام خلائق جدا شوند از او
خدا گواست که راه تمام خلق خطاست
ثواب نیست ثوابی که بی ولای علی است
نماز نیست نمازی که بی علی برپاست
شکسته باد دهانی که بی علی باز است
بریده باد زبانی که بی علی گویاست
الا کسی که تو را از علی جدا کردند
پناهگاه تو در آفتاب حشر کجاست
علی وصی و دم و لحم و نفس پیغمبر
علی ابوالحسنین است و شوهر زهراست
چرا به گردنش افکنده ریسمان دشمن
مدینه مرد شرف نیست یا علی تنهاست
یگانه وارث تنهایی علی برگرد
دوای غصه زهرایی علی برگرد
برگرد …
متن شعر توسل :
بيا و زين جهان، گره، وا کن
و زخم کهنه را مداوا کن
غدير را دوباره احيا کن
که شد فراموش
ببين غدير مانده و نسيان
غدیر مانده و لب عطشان
ز روی نی تلاوت قرآن
رسيده بر گوش
ببین میان خون و خاکستر
غم عزيزِ جان پيغمبر
غم وداع لحظهي آخر
لبانِ خشک و ديدگانِ تر
بيا اميد زينب
بيا دعای هر شب
که جان رسيده بر لب
بيا غريب مادر
بيا یگانه دلبر
بيا عزیز حیدر
عـلـل الـشـرایـع، باب ۳۴۳، روایت ۸
دیدگاهتان را بنویسید