شاهراه

#سرود_غدیر_۱۴۰۴

#قسمت_اول
ذکر خداست روشنی جان مهـر و ماه
ذکر خـداست راز شب و جلـوۀ پگـاه
ذکر خـداست چـشمۀ جـوشان زندگی
بی اذن او نروید از این خاکدان گیاه
(ذکر خداست بر لبِ صدیق اکبری ..)
کو کعبه داشت در قدمش شأن زادگاه

یاعلی و یاعلی و یاعلی …

او بوده است خفته به جای نبی شبی
او بوده است بهرِ نبی ، یک تنه سپاه
او شد دلیل آیه‌ی “یا ایها الرّسول”
او شد امام اول و بر خلق تکیه گاه

ذکر خدا کسی‌ست که اسلام وقت رزم
می‌آورد بـه سـایـۀ شـمـشـیـر او پـنـاه

خلقی بشر گـرفـته عـلی را به جاهلی
جمعی خدا گرفته عـلی را به اشـتـباه

امّت مگو که این فقط از کور ممکن است
بی‌راهه را سه بار گـزیدن به شاه‌راه

من ندیدم اگرم هست بگو رو بکند
هر که از نام علی واژه‌ی بهتر دارد

هر که بی حبّ علی رفته پیِ پیغمبر
گو فلانی به کجا ؟
شهر نبی در دارد

همه عمر جز تو مولا، به جهان نبوده شاهی
که بگیرد از دلِ ما، غم و رنجِ بی پناهی …
همه هست آرزويم كه ببينم از تو رويی
چه زيان تو را كه من هم برسم به آرزويی

شاعر خطه‌ی شیراز خودش می‌داند
ما به این در زِ پی حشمت و جاه آمده‌ایم
از بد حادثه نه ، بلکه سعادتمندیم
به گدایی درِ خانه‌ی شاه آمده ایم …

#قسمت_دوم

یا مَعشر العباد
الیوم یومُ عید
یا شیعهَ علی
ایامُکم سعید

حيدر على على صفدر على على
بر تارک شهان افسر علی علی
مولا على على رهبر على على
سيد على على سرور على على

حيدر حيدر على حيدر حيدر على

از چه کسی آیه شده نازل
با چه کسی شد ، همه دین کامل ؟

مَن هُوَ لا وصیَ اِلّا هو
مَن هُوَ اِبنُهُ أبوفاضل

نور سماوات و زمینه ، مگه نه؟
معلم روح الامینه ، مگه نه؟
به کوری چشم دشمن خدا …
علی امیر مؤمنینه ، مگه نه؟

مَن ماتَ وَ لَم یَعرِف إمامَ زمانه
بی ولای مرتضی ، مردن اوج زیانه
مادرم شهیدِ راه دفاع از
امام زمانه

اینکه قبرت مادر ، تا فرج پنهونه
ما وصیت هاتون یادمون می‌مونه
اینکه گفت پیغمبر : فاطمه میزانه
مادرم مبغوض از غاصبِ ایمانه

ای دل غافل ؛
پس چرا حق و حقیت شده گُم
ای دل غافل؛
اَنَیستُم یومَ غدیرِ خُم
ای دل غافل؛ اَنَیستُم یومَ غدیرِ خُم

#قسمت_سوم

با غم از آن زمان که شدیم آشنا خوشیم
با درد هم دمیم و زمانِ بلا خوشیم
از راهِ دور سینه‌ی ما را هدف گرفت
چون تیر او نمی‌رود اصلاً خطا خوشیم
(تدبیر در قضا و قدر بی نتیجه است
چون دل سپرده‌ایم به شیر خدا خوشیم)

گشتیم در جهان و پناهی نیافتیم
عمری‌ست زیر سایه‌ی آل عبا خوشی
غیر از شما کسی دلمان را نگه نداشت
ای بچه‌های فاطمه ما با شما خوشیم ‌…
روزی رسد که کعبه تو را در بغل کِشد …
ما با خیال بوسه بدان خاکِ پا خوشیم
ما را امید دیدن روی تو زنده کرد
ای ماهِ بی قرار ، به شوق تو ما خوشیم

من ماتَ و لَم یَعرِف امامَ زمانِه …
زندگیِ بی امام بارِ گرانه
خوش به حال اونکه جزو منتظرانِ
امامِ زمانه …

نکنه اشکامون
فقط از احساسه …
اون کسی منتظر واقعیه
که پیرو عباسه ‌…

پیرو اون آقا
که مطیع محضه …
از امام زمانش جدا نشد
حتی قد یک لحظه …

ای دل غافل
من نبودم سر قول و قرار …
ای دل غافل
پای حرفات بمون واسه یبار …

کجایی آقای من
کجایی یابن الحسن …